قاصدک منتظر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

همدردی

02 آذر 1392 توسط ساسان نژاد

معلم اسم دانش آموز را صدا کرد.دانش آموز پای تخته رفت. معلم گفت:شعر بنی آدم را بخوان،دانش آموز شروع کرد:

 

بنی آدم اعضای یک دیگرند                    که در آفرینش زیک گوهرند

چوعضوی به درد آورد روزگار              دگر عضوها رانماند قرار

به این جاکه رسید متوقف شد.معلم گفت:بقیه اش را بخوان!دانش آموز گفت:یادم نمی آید،معلم گفت:یعنی چی؟

این شعر ساده راهم نتوانستی حفظ کنی!؟

دانش آموز گفت:آخرمشکل داشتم؛مادرم مریض است وگوشه ی خانه افتاده،پدرم سخت کار می کند اما مخارج درمان بالاست.من باید کارهای خانه را انجام بدهم وهوای خواهروبرادرهایم را هم داشته باشم،ببخشید.

معلم گفت:ببخشید،همین؟!مشکل داری که داری !باید شعر راحفظ می کردی،مشکلات تو به من مربوط نیست!

در این لحظه دانش آموز گفت:

توکز محنت دیگران بی غمی/نشایدکه………….

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

قاصدک منتظر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس