فرياد
اللهم بلغ مولاي صاحب الزمان
تقديم به گل نرگس
آقاجان !مي بيني؟نگاهها غم انگيزاست وخنده هاوحشت آور وموسيقي آزاردهنده ورنگها ملال آور،سلامها بوي فاصله مي دهد،گريه ها بوي خودخواهي مي دهد،احترام ها بوي تعفن نفاق وستايش ها تصويرگر يك خودنمايي.
آقاجان !مي بيني؟ دلها درهواي ديگري پرواز مي كنندوچشمها گمشده ي ديگري راجستجو مي كنند وگوشها درانتظار آوازغريبه ها به انتظار نشسته اند ودماغها ازشنيدن بوي خيانت عاجز،دستها درتدارك وسايل ننگ وپاهادراستقبال خودزيستي وانگشتها راهنماي ديار نيستي،لبها درتب بوسه توهم واشكها ريزش درآسمان خيال راتجربه مي كنندولبخندها درپي اشباع غريزه.
آقاجان! مي بيني؟ موها درپيچش نهال خودخواهي وگونه ها خالي ازسرخي حيا وچانه ها سرگشته توجيه دندانها درپي گزيدن حقيقت وزبانها درليسيدن شهوت ودهانها درپي بلعيدن انسانيت.
آقاجان!مي بيني؟شكمها مشغول هضم ضعفا،قصه ها به دنبا سوژه هاي عصر فضا وشادي ها مشغول نواختن نت سرگشتگي وعقلها همچنان خاموش
آقاجان! پس توقف براي چه؟بيا!