قاصدک منتظر

عصاره همه ی مهربانی هاراگرفتند وازآن مادررا ساختند.

دل ما ساخته وپرداخته ی روح مادر است.

به دیدن کسی که باتو سرسنگین است نرو ،با کسی که سخنت را تکذیب می کند گفتگو مکن ،برای کسی که سخنت راگوش نمی دهد حرف مزن.«افلاطون»

مي داني اگردرصورت موي نمي روييد،همواره به هيأت وصورت زنان وبچگان مي ماند ،درنتيجه نه اُبهت داشت ونه وقار؟مفضل مي گويد:عرض كردم :آقاي من !من كساني راديده ام كه بزرگ وكهنسال بوده اندولي مويي بررويشان نروييده است.

حضرت-عليه السلام-فرمود:(اين به خاطراعمالي است كه از پيش فرستاده اندوخداي جل وعلا هيچ گاه بربندگانش ستم روانمي دارد).(انفال ،آيه 51) جزخدايي كه از نيستي اش رهانيدوهستي اش بخشيد،چه كسي همواره در انديشه برآوري اين همه نيازهاي اوست وتامين آنها راخودبرعهده گرفته است؟اگر چنين تدبيروحكمتي زاييده اهمال ورها بودن اموربه حال خودبود،مي بايستي از تقديروهدفمندي نيز اختلال وناهماهنگي برخيزد:زيرااين دوضد اهمال اند .(وبايدنتيجه آنها نيز بانتايج اهمال نسازد)بي شك چنين سخني ناشايست وناصواب ونشانه ناآگاهي وكم مايگي گوينده آن است :چه هيچ گاه دراثراهمال وبي تدبيري ،درستي وصواب پديدنمي آيدوتضادنيز نظم وهماهنگي را درپي ندارد.خداوندچه بسيار منزه ووالاتر ازگفته ملحدان است.(اسراءآيه 43)

اللهم بلغ مولاي صاحب الزمان

تقديم به گل نرگس

آقاجان !مي بيني؟نگاهها غم انگيزاست وخنده هاوحشت آور وموسيقي آزاردهنده ورنگها ملال آور،سلامها بوي فاصله مي دهد،گريه ها بوي خودخواهي مي دهد،احترام ها بوي تعفن نفاق وستايش ها تصويرگر يك خودنمايي.

آقاجان !مي بيني؟ دلها درهواي ديگري پرواز مي كنندوچشمها گمشده ي ديگري راجستجو مي كنند وگوشها درانتظار آوازغريبه ها به انتظار نشسته اند ودماغها ازشنيدن بوي خيانت عاجز،دستها درتدارك وسايل ننگ وپاهادراستقبال خودزيستي وانگشتها راهنماي ديار نيستي،لبها درتب بوسه توهم واشكها ريزش درآسمان خيال راتجربه مي كنندولبخندها درپي اشباع غريزه.

آقاجان! مي بيني؟ موها درپيچش نهال  خودخواهي وگونه ها خالي ازسرخي حيا وچانه ها سرگشته توجيه دندانها درپي گزيدن حقيقت وزبانها درليسيدن شهوت ودهانها درپي بلعيدن انسانيت.

آقاجان!مي بيني؟شكمها مشغول هضم ضعفا،قصه ها به دنبا سوژه هاي عصر فضا وشادي ها مشغول نواختن نت سرگشتگي وعقلها همچنان خاموش

آقاجان! پس توقف براي چه؟بيا!

1.برخی ازاندیشه ها وفرقه های انحرافی بنای خودرابرتلاش های پنهان واعمال عجیب وغریب نهاده وامکان فهم درست مخاطبان راازایدها واهداف فکری به حداقل ممکن کاهش می دهند.درزیربه چندنمونه آنها اشاره می شود

1/1-فرقه کابا لا(قابالا-کابالا) درحقیقت کابالاهابخش ناآشناوبسیارسری دین یهوددر500سال اخیربه شمارمی آیندوهم اکنون اصطلاح کابالاوصف کننده آیین محرمانه یهوداست.این گروه بسیارفعال معتقداست که یهودبه حدی برجسته است که هم خدااین قوم رابرگزیده وهم این قوم باخدایکی شده است.آنان برای خداچهره انسانی قائل بوده وپیامبران راتابع هوای نفس می دانندوچنان که درتورات تحریف شده نیزآمده به معاداعتقادندارند(درپنج کتاب تورات یک کلمه ازبهشت وجهنم وجودندارد)برخی ازدانشمندان علوم تجربی(همچون فروید/مارکین بوبر/واسپیلبرگ/ودیویدبکهام (یکی ازاسطوره های دنیای ورزش)ازاعضای این فرقه انحرافی می باشند.

1/2-فراماسونری-فراماسونری یک جریان فکری وفرقه سیاسی مخفی وبین المللی است که نخبه پروری درجوامع رامهمترین هدف خودقرارداده است .درحقیقت فراماسونری ریشه دراندیشه های مادی یهوددارد.

این فرقه درتلاش است بااستفاده ازقواعدوضوابط شبه معنوی خودضمن تاثیربرروح وروان افرادتربیت یافته دردخمه ها ومراکزسری وپنهان آنهارابه  عنوان رهبران جامعه معرفی نماید.